کد مطلب:161282 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

نمونه هایی از جهالت مردم شام
یكی از آن داستانها این است كه بعد از جنگ صفین، سربازان معاویه، شتر یكی از


یاران حضرت علی علیه السلام را غصب كرده بودند. آن شخص، برای باز پس گرفتن شترش، نزد معاویه رفت. معاویه از او خواست كه برای اثبات ادعای خود، شاهد بیاورد. اما در شام، كسی او را نمی شناخت؛ لذا نتوانست ادعای خود را ثابت كند. اما كسی كه شتر او را غصب كرده بود، دو نفر شاهد آورد كه به نفع او شهادت دادند و گفتند: این شتر ماده، متعلق به فلان شخص است. معاویه هم بر اساس شهادت آن دو نفر، گفت كه شتر برای همان شخص شامی است. صاحب شتر اصلی، در اعتراض به قضاوت گفت: شتر من نر است، چگونه این دو نفر شهادت دادند كه این شتر ماده، متعلق به مرد شامی است و تو هم بر اساس گفته ی آنان قضاوت كردی؟! معاویه در جواب گفت: به علی بگو كه معاویه صد هزار سرباز دارد كه شتر نر و ماده را از هم تشخیص نمی دهند و من با چنین سربازانی به جنگ با او می آیم. [1] .

به حدی تبلیغات منفی كرده بودند، كه مردم شام باور نمی كردند حضرت علی علیه السلام مؤمن و نمازخوان باشد! حتی زمانی كه گفته شد علی علیه السلام در مسجد كوفه در حال نماز كشته شده است، عده ای از آنها گفتند: مگر علی علیه السلام نماز هم می خواند؟!

در سرزمین شام، احكام اسلامی در معرض فراموشی بود. تنها نامی از نماز باقی مانده بود، آنهم چه نمازی! همانگونه كه می دانید، معاویه در آستانه ی جنگ صفین بدلیل اینكه جنگ در روز جمعه واقع می شود، روز چهارشنبه، نماز جمعه خواند! [2] یكی دیگر از ایشان در كوفه در حال مستی، نماز صبح را چهار ركعت خواند. وقتی به او گفته شد: چرا چهار ركعت خواندی؟ گفت: امروز سرخوش بودم، اگر می خواهید، بیشتر هم بخوانم!! چنین افرادی به اصطلاح جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند و مردم هم پذیرفته بودند. [3] .



[1] مروج الذهب؛ به نقل از بررسي تاريخ عاشورا، ص 47 و 48.

[2] همان، ص 48.

[3] در پرتو آذرخش، ص 37.